۵ راه فوری برای کنترل عصبانیت :
به محض اینکه خود را عصبانی یافتید سرگرم کاری شوید تا ذهن شما مشغول شود؛ این را بدانید راههای مختلفی وجود دارد تا بتوان خود را از عصبانیت و پشیمانی بعد از آن رها کرد.
محتوای مقاله (با استفاده از این لیست به موضوع مورد نظر دسترسی سریعتر دارید)
۵ راه فوری برای کنترل عصبانیت
به آرامی یک لیوان آب بنوشید
- به نظر بسیار ساده میرسد، ولی علاوه بر سادگی روش بسیار مؤثری نیز است؛
- بنابراین این بار اگر خشم بر شما غلبه کرد، یک لیوان آب برای خود بریزید و بسیار به آرامی بنوشید؛
- روی هر جرعه آب تمرکز کنید، تصور کنید که چه طور آب از دهانتان به معده فرو میریزد، به این صورت خود را آرام تر مییابید.
فشار عصبانیت را خالی کنید
- یک بالش یا کوسن نرم به شما کمک میکند دوباره آرام شویدT
- تمام عصبانیت خود را به روی بالش خالی کنید،
- مشت محکمی به بالش بزنید و در چند دقیقه عصبانیت شما کم میشود!
به چهره واقعا خنده داری فکر کنید
- چشمانتان را ببندید و چهره کسی که از دست او عصبانی هستید را به خاطر آورید،
- اکنون او را به خنده دارترین حالت ممکن تصور کنید مثلاً او را با یک شلوار گلدار بزرگ و یا یک کلاه شیپوری سبز و یا لباس عجیبی بر تنش تصور کنید که مانند دلقک ادا در میآورد؛
- به محض اینکه او را در موقعیتهای مضحک در نظر بگیرید،
- خودتان را درحالی که میخندید و عصبانیت خود را فراموش کردهاید مییابید.
نفس عمیق بکشید
- خود را کناری بکشید، چشمانتان را ببندید و نفس عمیق بکشید،
- سعی کنید صدای تنفستان را در حال دم و بازدم بشنوید؛
- ذهن خود را ببندید،
- اجازه ندهید هیچ صدای دیگری را غیر از تنفستان بشنوید؛
- نفسهای آرام و عمیق بکشید،
- ضربان قلبتان آرامتر میشود و عصبانیت فروکش میکند.
خود را درگیر یک فعالیت ذهنی کنید
- به محض اینکه خود را عصبانی یافتید، سرگرم کاری شوید تا ذهن شما مشغول شود،
- برای مثال میتوانید جدول سودوکو یا مسئله حل کنید، اگر چیزی را نیافتید، تنها چشمانتان را ببندید و شروع به شمارش اعداد برعکس از بزرگ به کوچک و یکی درمیان کنید؛
- به این صورت، ۱۰۰، ۹۸ و ۹۶ به زودی درمییابید که آنقدر مشغول فکر به این مسئله شدید که عصبانیت خود را فراموش کردهاید.
این ۵ روش خوبن ولی اون موقع که ادم عصبانیه به هیچ کدوم فکر نمیکنه خود شما فک کن تا سر حد مرگ عصبی هستی تو اون موقعیت چجوری به چهره خنده دار فک کنم؟من خیلییی فجیح عصبانی میشم به طوری که وسایلو پرت میکنم و چن بار خودمو زدم تو اون لحظه مغزم قفل میکنه نمیدونمچیکار کنم بعدش به شدت خوابم میگیره تمام انرژیم صرف دادو بیداد میشه میدونم رفتار بدیه ولی نمیتونم کنترلش کنم اگه دادو بیداد نکنم حالم بدتر میشه دلیل تمام این رفتارا مادرمه که از ۴ سالگی با زور و کتک حرف خودشو به کرسی مینشوند هیچ وقت منطقی باهام حرف نزد منم ازش یاد گرفتم این رفتارا رو دارم ادم خیلی عصبیی هست و بی منطقه سوع استفاده میکنه از موقعیت و اگه باهاش دردو دل کنی تو دعوا از همونا استفاده میکنه و میکوبه تو سرت من قبلا همه چیو براش تعریف میکردم اما الان اصلااا حرفی نمیزنم باهاش من بیشترِ رفتارای اونو انجام میدم و شبیه اون شدم. روابطمون طوریه که من ازش بیزار شدم گاهی پدر و خواهرمم کفری میشن از دستش من۲۱ سالمه ولی همچنان دعوا های خیلی بدی داریم و منم نمیتونمجلو دهنمو بگیرم هر چی بخوام میگم بهش دیگه احترام اینا بینمون نمونده گاهی میگم کاش پسر بودم از خونه فرار میکردم ولی واقعا از فکر کردن بهش وحشت میکنم ادم بد اخلاق بدبین پر انرژی منفی و بدون اعتماد به نفسم و این قضیه اذیتم میکنه و از هر چیز کوچیکی زود ناراحت میشم خودخواه شدم به خاطر رفتارام تصمیم گرفتم هیچ وقت ازدواج نکنم چون مطمعنم کارم به طلاق میکشه اینو مادرم بارها گفته و قسم خورده که من بدبخت میشم منم ترسیدم و نمیخوام زندگی خودمو و یکی دیگرو خراب کنم خیلی احساس بدی دارم بی هدف و نا امیدم هیچ کار مفیدی به جز کتاب خوندن ندارم .گاهی فکر میکنم و آینده رو تصور میکنم که ازدواج کردم و همسرم بهم خیانت میکنه و ولم میکنه من خیلی احساس بدی دارم خواهش میکنم بهم کمک کنید
با خوندن این متن بیشتر عصبانی شدم چون حق با شقایق جونه
فکرمیکردم فقط من این مشکلای خانم شقایق رو داشته باشم ولی دیدم کسای دیگم هستن اون موقع نمیشه کنترل کرد
سلام
دقیقا میتونم بفهمم این خانم چی میگه، راه کارهای شما شاید از نظر علمی درست باشه ولی در واقعیت نشدنیه یعنی تو اون لحظه عصبانیت نمیشه انجامشان داد، آخه وقتی یکی روبه روت ایستاده داره باهات دعوا میکنه (حالا حق با هر کی باشه مهم نیست) چه جوری میشه ده بار نفس عمیق بکشی یا بع اون بگی صبر کن من برم یه لیوان آب بخورم و بیام دعوا را ادامه بدم یا بهش بگم صبر کن من بدم یه کم ورزش کنم و بیام،
لطفا راهی بگید که بتونیم موقع عصبانیت یه جوری خودمونو به شکل اورژانسی آروم کنیم
سلام امیدوارم بتونی این متن و بخونی و از اون مهم تر بهت کمک بکنه!
من خودم خیلی بد عصبانی میشدم یعنی برام مهم نبود که کی جلومه چی میگم و چی میشنوه لب کلام حیا رو قی میکردم و میشستم میذاشتمش کنار…
بعد یه مدت بسکه اینطوری شد همه از دستم دلخور میشدن قهر میکردن و کلا آدم منفوری شده بودم میدونستم بخاطر عصبانیتمه بخاطر همین یه مدت تموم به خودم میگفتم «عصبانی نمیشم؛ بخاطر چیزای مزخرف خودمو اذیت نمیکنم؛ دیدی اون دفعه مامان دلخور شد؛ دیدی اون دفعه باعث شد همه دوستات بپرن و…»
اینا واقعا کمکم کردن باعث شدن موقع هایی که دارم تو حالت عصبانیت قرار میگیرم یهو جمله ها بیان تو ذهنم و جلوش بگیرم نفس عمیق میکشیدم و سعی میکردم طوری بحث و ادامه بدم که بیشتر باعث خشم دو طرف نشه اما در مورد مادرتون اول بهتره با خانواده یعنی همگی پیش یه مشاور برید مادر یا بقیه خانواده اول مخالفن ولی اول پدر و خواهرتونو و راضی کنید از در منطق مادرتون و راضی کنید چون واقعا کمک میکنه …سعی کنید زیاد دهن به دهنش نشید به عصبانیتا و غرغراشون بی اعتنا باشید مثلاً سر یه چیز مزخرف حالت دعوا داره با آرامش بگو خب حالا چیزی نشده توام درستش میکنم… و عزیزم اینو بدون تو لیاقت خیلی بیشتر از این چیزهاست یه عالمه آدم اون بیرون هست که میخوان با تو باشن و خوش بخت بشید پس اهمیت به حرف آدمی که خیلی ببخشید که اینطور میگم و آرامش روانی نداره نده تو وقتی اومدی تو سایت دنبال همچین چیزی(پیشگیری از عصبانیت) یعنی دنبال بهتر شدنی و این نشونه خوب بودنته یعنی تو شبیه کسی که عصبیه نیستی?