غمگین بودن، احساس بیماری یا فقدان اعتماد به نفس باعث میشود جوانان احساس آسیب پذیری داشته باشند اما به جای اینکه تشویش خود را ظاهر کنند رفتار عبوسانهای از خود بروز میدهند.والدین نیز اغلب فکر میکنند هرگونه کنترل یا تاثیری را برای فرزند خود از دست دادهاند. جوانان میخواهند پدر و مادرشان مقررات و محدودیتهای یکسان و یکنواختی داشته باشند اما در عین حال به شدت از محدودشدن آزادی و تصمیم گیری برای خودشان میرنجند.
دوره جوانی ممکن است دوره هجمههای عاطفی از هر نظر باشد. ممکن است شکاف عمیقی بین جوانان والدین شان در این دوران شکل بگیرد. چرا جوانی این همه سختی دارد چون این سن زمان رشد سریع جسمی و تغییرات عاطفی عمیق است. این تحولات هیجان برانگیز هستند اما از طرف دیگر هم برای جوان و هم برای والدینش گمراه کننده و دردسرسازاست.
▪ تغییرات جسمی
فرآیند تغییرات سریع جسمی در جوانان بلوغ نامیده میشوند. این تغییرات برای دختران از حدود ۱۱ سالگی و برای پسران حدود ۱۳ سالگی تدریج آغاز میشود. سن شروع بلوغ به علت تغذیه بهتر در بسیاری کشورها کاهش یافته است. بنابراین ممکن است بلوغ فرزندان این دوره از پدر و مادرشان زودتر اتفاق بیفتد. تغییرات هورمونی که باعث بلوغ میشوند در واقع از چند سال پیش از بلوغ آغاز میشوند و ممکن است دورههای دمدمی مزاجی و بی حوصلگی ایجاد کنند. این تغییرات در دختران زودتر شروع میشود و در سه چهار سال اول سریع تر است. بعد ازآن پسرها این عقب افتادگی را جبران میکنند.
▪ تغییرات روانی
جوانان در این سن، همین طور که قد میکشند و تغییرات جسمی دارند، جور دیگری هم فکر و احساس میکنند. روابط صمیمانهای خارج از خانواده با دوستان هم سن و سال خود ایجاد میکنند. روابطشان داخل خانه هم تغییر میکند. والدین در این دوران نسبت به زندگی و روابط خارج از خانه از چشم جوانان میافتند. در این هنگام همین طور که جوانان اظهار نظر خاص خودشان را پیدا میکنند که غالبا با والدین هماهنگ نیست برای نخستین بار اختلاف نظرها بالا میگیرد. جوانان مدت زیادی را با هم پای تلفن میگذرانند. بی تجربگی میکنند. غمگین بودن، احساس بیماری یا فقدان اعتماد به نفس باعث میشود جوانان احساس آسیب پذیری داشته باشند.
▪ مشکلات عاطفی
پرخوری، خواب بیش از حد و رسیدگی بیش از حد به وضع ظاهر ممکن است نشانههای درگیریهای عاطفی باشند. اضطراب هم ممکن است فوبیا و حملههای ترس ایجاد کند. تقریبا از هر ۱۰ جوان، چهار نفرآن چنان دچارافسردگی میشوند که میخواهند از همه چیز و همه کس کناره گیری کنند. تقریبا از هر پنج جوان یکی فکر میکند زندگی ارزش زندگی کردن ندارد به رغم چنین احساس قدرتمندی، ممکن است افسردگی او را دیگران احساس نکنند.
▪ مشکلات رفتاری
جوانان و والدینشان مدام از رفتار همدیگر ایراد میگیرند. والدین اغلب فکر میکنند هرگونه کنترل یا تاثیری را بر فرزند خود از دست دادهاند. جوانان میخواهند پدر و مادرشان مقررات و محدودیتهای یکسان و یکنواختی داشته باشند اما در عین حال به شدت از محدود شدن آزادی و تصمیم گیری برای خودشان میرنجند اما آیا اگر اختلاف نظرها معمول باشند باز هم جای نگرانی هست تجربه نشان داده اگر پدر و مادرها ندانند فرزندانشان کجا میروند خطر بیشتری آنها را تهدید میکند. پس والدین هوشیار باید بدانند فرزند جوانشان کجا میرود و میخواهد چه کار بکند.
▪ مشکلات تحصیلی
ترک تحصیل در جوانان ممکن است به علت مشکل جدایی از والدین، زندگی آشفته خانوادگی، جدایی یا مرگ زودهنگام یکی از والدین یا الگوی جاافتاده در خانواده اتفاق بیفتد. بعضیها هم آن قدر کمال طلب هستند از این که عملکرد شایستهای ندارند سرخورده میشوند. بعضیها هم مدرسه گریز هستند. اینها معمولا در خانه غمگین و در مدرسه ناموفق هستند و ترجیح میدهند روزهایشان را با کسانی بگذرانند که احساسی شبیه به آنها دارند. مشکلات عاطفی معمولا روی عملکرد درسی تاثیر میگذارد
همچنین ببینید
مشکلات گوارشی یکی از مهمترین دلایل حملات میگرنی هست
دستگاه گوارش نقش مهمی در ترشح هورمون سروتونین ایفا میکند. سروتونین یک هورمون انتقال دهنده …