مهریه
مهریه از نظر اسلام تنها جنبه مادی ندارد بلکه افزون بر آن، حکمت های دیگری نیز در تعیین مهر نهفته است.
مهریه
صداق یا مهریه در عرف کنونی یکی از اصلیترین مباحث ازدواج و حقوق مالی زن در نظام خانواده می باشد. این حق از دیرباز در تاریخ زندگی بشر وجود داشته است و با ظهور دین اسلام به رسمیت شناخته شده، جایگاه صحیح آن ترسیم گشته و شرایطی برای آن تعیین شده است.
– معنای لغوی مهریه:
مهر مالی است که به هنگام عقد نکاح، برابر ضوابط شرع و رسم و عادت از طرف مرد به زن پرداخت می شود.
اصل این لغت، سامی[۱] مشتق از کلمه «موهار» به معنی قیمت و بهای زن است. این کلمه از زبان عبری به عربی منتقل شده و به کلمه «مهر» تغییر یافته است.[۲]
کلماتی مانند «صداق»، «صَدُقه»، «نافجۀ»، «کابین»، «دست پیمان» نیز به معنای «مهر» آمده است.[۳]
– معنای قانونی و حقوقی مهریه:
قانون مدنی ایران، تعریفی از «مهر» ارائه ننموده است، اما در بررسی مواد قانونی مربوط به مهریه معلوم میشود مهر عبارت است از: «مالی که مرد برای عقد ازدواج به همسر خود تملیک می نماید. به عبارت دیگر، مهر مالی است که به مناسبت عقد ازدواج، مرد ملزم به دادن آن به زن می شود.» لازم به ذکر است که مهر عندالمطالبه است یعنی به محض انعقاد عقد ازدواج، زوجه مالک مهر میشود.
بنابراین نفس مهریه نوعی الزام قانونی است که بر شوهر تحمیل میشود و تنها کاری که زوجین میتوانند انجام دهند این است که هنگام عقد، مقدار مهر را به تراضی و توافق هم معین سازند.
– ریشه فقهی و قرآنی مهریه:
برخی از آیات و روایات وجوب مهر و نیز ویژگی های آن را تصریح نموده است، از جمله: آیه شریفه ۴ سوره مبارکه نساء «وَ ءاتُوا النّساءَ صَدقاتِهِنَّ نِحلۀ؛»
بدین مضمون است که «کابین زنان را که به خود آنان تعلق دارد (و نه پدران و برادران آنان) و عطیه و پیشکشی است از جانب شما به آنان، به خودشان بدهید.»
منظور از کابین، همان مهریه یا مبلغی است که مرد به هنگام عقد نکاح به زن میدهد یا بر ذمه وی مقرر میشود. قرآن مجید از مهریه به نام «صَدُقه» یاد کرده است. به عقیده مفسران قرآنی «صدقه» از ماده «صدق» است و نشانه راستین بودن علاقه و تمایل مرد به زن می باشد. ضمن این که بنا به نظر صریح قرآن، مهریه به خود زنان تعلق دارد که این دیدگاه با توجه به کاربرد ضمیر «هُنَّ» در آیه شریفه فوق الذکر مورد تأیید و تأکید می باشد. هم چنانکه با اعمال کلمه «نَحله» تصریح می فرماید که عنوان مهریه صرفاً هدیه، عطیه و پیشکشی از جانب مرد به زن می باشد و نه چیزی غیر از آن. اسلام مهر را ابداع و اختراع نکرد بلکه آن را به حالت فطری خود بازگردانید و رسوم جاهلیت را درآن از بین برد.[۴]
اقسام مهریه
۱) مهر المسمی
عبارت از میزان مالی است که به عنوان مهر در سند ازدواج ثبت شده است و زن و شوهر در باب میزان و نوع آن قبلاً با هم توافق کرده اند. و مهر باید مالیت داشته باشد و معلوم و معین باشد و غیر عقلایی و غیر شرعی هم نباشد .
۲) مهر المثل
در صورتیکه زن و شوهری ضمن عقد در میزان و نوع مهر به توافق نرسند و یا مهری معین کنند که فاقد اوصاف شرعی و قانونی باشد، در صورت انحلال نکاح ، قانون مدنی زن را مستحق مهرالمثل می داند. برای تعیین مهر المثل باید وضعیت زن از حیث شرافت خانوادگی و سایر صفات از جمله وضعیت فردی و تحصیلات وی نسبت به کسانی که از نظر اجتماعی هم شان او هستند در نظر گرفته شود.
۳) مهر المتعه
اگر مهر در عقد ذکر نشده باشد و شوهر پیش از تعیین مهر و قبل از نزدیکی، بخواهد زن خود را طلاق دهد، زن مستحق مهرالمتعه است برای تعیین مهر المتعه حال مرد از حیث غنا و فقر ملاحظه می شود.
۴) مهر السنه
در اصطلاح فقها، به مقدار مهری که پیامبر اکرم (صلی الله و علیه و آله) برای همسران و دختران خویش تعیین میکردند مهرالسنه گفته میشود. مقدار مهرالسنه پانصد درهم است.[۵] و پیامبر اسلام (صلی الله و علیه و آله) به منظور جلوگیری از ازدیاد مهریه، در تثبیت این سنت تأکید داشتند. و آن گونه که از روایات به دست میآید امامان معصوم (علیه السلام) نیز همین سیره را پیاده میکردند و از آن عدول نمینمودند. و اهل بیت اگر هم میخواستند بخشش بیشتری داشته باشند، آن را جدای از مهریه اعطا میفرمودند تا هم موجب مهریه های سنگین نشوند و هم از سیره و سنت پیامبر خارج نگردند.
فلسفه مهریه
۱٫ مهریه تجلی فطرت و طبیعت است: هدیه دادن به محبوب به عنوان اظهار محبت و نشان دادن علاقه، امری فطری و طبیعی است که معمولاً از سوی کسی که پیش قدم میشود و طالب و یا خواستگار است ارایه میگردد. این امر حتی در میان بسیاری از موجودات رایج است. مثلاً مسألهای که به تازگی کشف شده است این است که زاغچه نو پس از بازدید آشیانه های مورد نظر به اتفاق همسر آیندهاش به او یک حشره هدیه میکند.
۲٫ مهریه قانون عشق و جذب: مرد از نظر آفرینش مظهر طلب، عشق و تقاضا است و زن مظهر محبوبیت و معشوقیت میباشد. مهریه از جانب مرد یک اظهار عشق و محبت فوقالعاده برای زن می باشد. که حتی بالاتر از بخشش و هدیه های معمولی است.
۳٫ مهریه پاداش و نشانه حیا و عزت زن است: مهر با حیاء، عفت و عزت زن یک ریشه دارد. زن از لحاظ آفرینش نسبت به شهوتها مقاوم تر است. این ویژگی همواره به زن فرصت داده که دنبال مرد نرود و خود را رایگان در اختیار او قرار ندهد.
۴٫ مهریه باعث بقای خانواده و مانع از فروپاشی آن است: برخی مردان هوس باز گاه بدون هیچ دلیلی همسر را ترک و زن دیگری را که جوان تر و با نشاط تر است انتخاب میکنند. مهریه مانعی در مقابل این هوسرانی ها است.
۵٫ مهر باعث تعادل اقتصادی است: هر چند زن دارای استقلال مالی و اقتصادی باشد ولی به طور معمول ابتکار عمل به دست مردان است و در صورت طلاق و جدایی احتمال اینکه زن بدون پشتوانه اقتصادی بماند بسیار زیاد است. وجود مهریه یک نوع احساس امنیت اقتصادی و پشتوانه برای زن می باشد.
۶٫ مهریه یک پشتوانه اجتماعی برای زن محسوب می شود: زیرا در صورت جدایی زن و مرد، زن متحمل خسارت بیشتری میشود زیرا مرد طبق استعداد خاص بدنی معمولاً در اجتماع نفوذ و تسلط بیشتری دارد و هم چنین مردان برای انتخاب همسر مجدد امکانات بیشتری دارند ولی زنان بیوه با از دست رفتن سرمایه جوانی و زیبایی، امکاناتشان برای انتخاب همسر جدید کمتر است. مهریه چیزی به عنوان جبران خسارت برای زن و وسیلهای برای تأمین زندگی آینده اوست.
بنابراین مهریه از نظر اسلام تنها جنبه مادی ندارد بلکه افزون بر آن، حکمتهای دیگری نیز در تعیین مهر نهفته است بنابراین نه تنها به زنان به عنوان کالا نگاه نشده بلکه ارزش و احترام زن به وسیله وضع و تأیید چنین قانونی محفوظ مانده است.[۶]
منابع
۱- جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینه جمال و جلال، چاپ ۱۲، سال ۸۸٫ قم : نشر اسراء.
۲- مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، چاپ ۱۴، سا ل۱۳۶۹٫ تهران: انتشارات صدرا.
۳- مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، سال ۱۳۸۵، قم: نشر آثار علامه مصطفوی
تهیه و تنظیم: ز. نیستانی
[۱] – سامی: نام زبانهای محلی و اولیه حوزۀ خاورمیانه [۲] – عبدالسلام الترمانینی، الزواج عند العرب فی الجاهلیۀ و الاسلام، ص ۱۶۶٫ [۳] – حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ذیل مفهوم اجر، متاع، صُدُق [۴] – مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، ص ۲۳۵٫ [۵] – ر.ک. وسائل الشیعه، ج ۲۱، ص ۲۲۸٫ [۶] – ر.ک. زن در آینه جمال و جلال، آیتالله جوادی آملی و حقوق زن در اسلام، شهید مطهری