نخستین گام برای کسب اعتماد به نفس این است که اضطراب نداشته باشید اگر اینچنین باشید مطمئنا اعتماد به نفس خواهید داشت و باید سعی کنید روحیه مثبتی داشته باشید . وقتی روحیه تقویت شود و مثبت باشد حتما از زندگی راضی خواهید بود و همین لازمه موفقیت در زندگی است.
افراد بسیاری چه در شرایطی خاص و یا چه در شرایطی کاملا عادی دچار استرس بسیار زیادی میشوند ، که نشانه عدم وجود اعتماد به نفس در آنها میباشد. اما برای بدست آوردن اعتماد به نفس باید چه کرد ؟ اگر میخواهید استرسها و نگرانیها را از خودتان دور کنید، به آسانی تحتتأثیر عوامل و شرایط محیطی قرار نگیرید و با استفاده از استعدادها و خلاقیتهای خود به ابراز وجود و مقابله با شرایط نامطلوب بپردازید، خودتان را همانطور که هستید بپذیرید.
محتوای مقاله (با استفاده از این لیست به موضوع مورد نظر دسترسی سریعتر دارید)
پذیرش خود همانگونه که هستیم…
خیلیها تصور میکنند اگر خودشان را همانطور که هستند بپذیرند، نمیتوانند تغییر کنند و به چیزهایی که میخواهند، برسند. بیشتر وقتها ما فکر میکنیم اگر نسبت به خودمان احساس خوبی نداشته باشیم و از خودمان، شرایط و موقعیت و عملکردمان ناراضی باشیم، این نارضایتی در ما ایجاد انگیزه میکند و باعث میشود برای تغییر، رشد، پیشرفت و رسیدن به شرایط بهتر تلاش کنیم.
ممکن است این طرز فکر گاهی – آن هم در کوتاه مدت – درست باشد. خیلی اوقات احساسات ناخوشایندی مانند ناامیدی، عصبانیت، افسردگی و اضطراب، ما را برای تغییر آماده میکنند اما واقعیت این است که نارضایتی و احساسات ناخوشایند بعد از مدتی انرژی ما را میگیرد و توان لازم برای تلاش و ایجاد تغییر را از بین میبرد. اولین قدم در تغییر و تلاش برای رسیدن به هدف، شادی و آرامش است. پذیرش خود و قبول واقعیت در واقع یک خودآگاهی همراه با احساس شادی و رضایت است. پذیرش، به شما احساس آرامش میدهد و همین، انرژی لازم برای رسیدن به هدف، تلاش برای ایجاد تغییر و رشد و پیشرفت را فراهم میکند.
خواستهها و اهداف برای کسب اعتماد به نفس
شما میتوانید ضمن اینکه شرایط را میپذیرید، خواستههایتان را هم داشته باشید و برای رسیدن به آنها تلاش کنید. تصور کنید شما در یک خانه کوچک زندگی میکنید و آرزو دارید خانه بزرگتری داشته باشید. حسرتخوردن و مدام فکرکردن به اینکه خانهتان اندازه قفس است و ایکاش خانه بزرگتری داشتید، فقط روحیهتان را ضعیف میکند. شما میتوانید ضمن اینکه به خرید خانه بزرگتر فکر میکنید و برای رسیدن به این هدف، برنامهریزی و تلاش میکنید، شرایط فعلیتان را بپذیرید. باور کنید در خانه کوچک هم میشود شاد و خوشحال زندگی کرد. زندگی در خانه کوچک هم مزایایی دارد پس بهتر است تا زمانی که در این خانه زندگی میکنید، به مزایای آن فکر کنید؛ مثلا به اینکه راحتتر تمیز میشود، هزینههایش کمتر است و راحتتر و زودتر فروش میرود.
پذیرش یا تسلیم
- پذیرش و قبول واقعیت را نباید با تسلیم در برابر مشکلات و کمبودها یکی دانست.
- پذیرش یک نوع آگاهی همراه با علاقه، انگیزه و شادی است؛
- در حالی که تسلیم نوعی پذیرش همراه با احساس ضعف، شکست و ناتوانی در ایجاد تغییر است.
با خودتان صادق باشید
- خودتان را گول نزنید.
- سعی کنید با دقت و صداقت کامل تواناییها، علایق و اهداف خود را مشخص کنید.
- دقت داشته باشید ممکن است کارهایی که برای جلب رضایت دیگران و تحت تاثیر اصرار آنها انجام میدهید یا کارهایی که به اجبار، آنها را انجام میدهید، جزء علایق واقعی خودتان نباشند. مطمئن باشید کار را به بهترین شکلی که میتوانید، انجام میدهید.
- از خودتان توقع زیاد و خارج از تواناییتان نداشته باشید.
- هنگامی که مشغول انجام کاری هستید، تلاش کنید و مطمئن باشید هر کاری از دستتان بر میآمده، انجام دادهاید.
در صورت لزوم، باورهایتان را تغییر دهید
- برای کسب اعتماد به نفس فهرستی از موارد و موضوعاتی که پذیرششان برایتان سخت است و نمیتوانید آنها را بپذیرید، تهیه کنید. بعد یکی یکی درباره شان فکر کنید.
- باورهایتان را مرور کنید؛
– شاید لازم باشد آنها را تغییر دهید تا بتوانید بهتر مسائل را بپذیرید و به آرامش برسید.
برای این منظور لازم است که روشهای تغییر تفکر منفی را بیاموزید لذا:
-
خطاهای شناختی را بررسی کنید
– افکار منفی خود را بنویسید تا نوع خطای شناختی خود را بیابید.
– با این کار به راحتی می توانید مثبت تر و واقع بینانه تر با موضوع برخورد کنید.
-
نشانه ها را بررسی کنید
– برای داشتن اعتماد به نفس به جای آنکه فرض را بر درست بودن افکار خود بگذارید، نشانه های واقعی را بررسی کنید.
– مثلا اگر احساس می کنید که هرگز کاری را درست انجام نمی دهید می توانید بسیاری از کار هایی را که با موفقیت انجام داده اید فهرست کنید.
-
روش معیار دوگانه
– به جای آنکه خود را بی رحمانه تحقیر و سرزنش کنید با همان مهر و محبتی که با دوست خود – اگر این حادثه برایش اتفاق میافتاد – گفتگو می کردید ، برخورد کنید.
-
روش تجربی
– اعتبار اندیشه منفی خود را آزمون کنید.
– مثلا اگر در حالت اضطراب ، نگران حمله قلبی هستید ، می توانید کمی نرمش کنید.
– و از سالم بودن قلب خود مطمئن شوید.
-
اندیشیدن در سایه های خاکستری
– به جای آنکه در جو تفکر همه یا هیچ به مشکل خود بیاندیشید. برای مشکل پیش آمده امتیازی از صفر تا صد در نظر بگیرید.
– وقتی اوضاع آنطور که مایل نیستید بر وفق مراد شما نیست، به جای آنکه خود را شکست خورده تمام عیار بدانید، موضوع را به طور نسبی بررسی کنید.
– ببینید از این موقعیت چه درسی می آموزید .
-
روش بررسی
– از دیگران سوال کنید تا از واقع بینانه بودن افکار و تلقی های خود مطلع گردید.
– مثلا اگر معتقدید که اضطراب سخنرانی در حضور دیگران غیر طبیعی و مایه خجالت است، از دوستانتان بپرسید آیا آنها هم در مواقع مشابه احساس اضطراب دارند ؟
-
تعریف واژه ها
– وقتی به خود برچسب حقیر، نادان، بازنده یا احمق می زنید از خود بپرسید “احمق ” ، “کودن ” ، ” نادان ” چه معنایی دارند.
– وقتی به این نتیجه رسیدید که چیزی به عنوان ” نادان ” وجود خارجی ندارد یا “بازنده ” بی مفهوم است احساس بهتری پیدا می کنید.
-
روش علم معانی
– خیلی ساده از زبانی استفاده کنید که بار عاطفی کمتری داشته باشد.
– این روش برای برخورد با عبارت های باید دار مفید است.
– به جای گفتن ” نباید اینکار را می کردم ” بگویید ” اگر این اشتباه را نمی کردم بهتر بود ”.
-
نسبت دادن مجدد
– به جای آنکه بی دلیل فرض را بر بدی خود بگذارید و خویشتن را به خاطر مشکل پیش آمده سرزنش کنید به عوامل بسیار متعدد ی که این مساله را ایجاد کرده اند بیاندیشید.
– به جای سرزنش خویش به حل مسئله فکر کنید.
-
تحلیل سود و زیان
– امتیازات و زیانهای یک احساس (مانند عصبانی شدن) ،
– یک فکر منفی (مانند “هر قدر تلاش میکنم بی فایده است “)
– یا یک انگاره رفتاری ( مانند پرخوری ) را فهرست کنید.
– همچنین می توانید از روش های تحلیل سود و زیان برای اصلاح باور های مخربی از نوع ” من همیشه باید کامل و بی عیب ونقص باشم ” استفاده کنید.