گرچـه اکـثـر اوقـات رابـطـه ی جنسی مایه ی لذت به شمارمیرود، اما گاهی می تواند سرمنشاء استرس و فشارهای روحـی بـیـن شـریـک هـای جنـسی نیز باشد. حتی اگر درزنـدگی جنـسـی خـود احسـاس رضــایت نیز بکنید، ممکن اسـت بـا شـنـــیدن کارهایی که دیگران برای سکس انجاممی دهند، در مورد عملکرد خودتان نگران شوید. اما انجام رابطه جنـسـی و احســاس رضایت از آن، فقط بهتـکرار ایـن روابـط و اعـمـال و رفـتـارهای بخصوصی بستگی ندارد. در عوض به احساس رضایت هر دو طرف بدون به خطر افتادن سلامت جنسی آنها بستگی دارد. در این مقاله نظرات دکتر دیوید اُزبورن را در رابطه با سلامت جنسی مطرح می کنیم. افراد بسیاری علاقه مند هستند که بدانند آیا زندگی جنسی آنها نرمال و عادی است یا خیر. آیا شما می توانید مفهوم رابطه ی جنسی نرمال را برای ما تشریح کنید؟ مسئله ای عادی است که مردم بخواهند بدانند که تکرار یا تنوع رابطه ی جنسی آنها مثل بقیه افراد هست یا خیر. آماری که روی رفتارهای جنسی انجام شده بسیار گمراه کننده است. به طور مثال، یک زوج ممکن است جایی بخوانند که زوج های متوسط معمولاً سه بار در هفته رابطه ی جنسی دارند. البته ممکن است ندانند که این کلمه ی “متوسط” حوزه ی گسترده ای دارد. میزن رابطه ی جنسی در یک هفته می تواند از هیچ تا ۱۵ یا ۲۰ دفعه در افراد مختلف تغییر کند. بنابراین، اگر میزن رابطه ی جنسی آنها بیشتر یا کمتر از سه بار در هفته باشد، باز هم رفتارشان نرمال خواهد بود. چیزی که باید زوجین به آن توجه کنند این است که مهم نیست که حتماً میزان رابطه ی جنسیشان به حالت نرمال نزدیک باشد، بلکه احساس رضایت آنها از رابطه اهمیت اساسی دارد. رسیدن به مفهومی دقیق برای رابطه ی جنسی نرمال دشوار است. رفتارهای فرهنگی، باورهای مذهبی و قانون همه در تعریف این واژه ی نرمال در رابطه با مسائل جنسی نقش دارند. علاوه بر این مفاهیم فرهنگی، مذهبی و قانونی، باورهای خود زوجین در تعیین مفهوم نرمال بودن رابطه ی جنسی آنها نقش اساسی دارد. زوج ها چه سوالاتی می توانند از یکدیگر در رابطه با برآورده شدن نیازهایشان بپرسند؟ بهترین راه مشاهده و گفتگو کردن درمورد احساسات طرفین است. برای مثال، آیا یادآوری رفتارهای جنسی با احساس لذت، هیجان و برانگیختگی در آنها همراه است؟ یا اینکه احساس فشار، گناه یا اجبار را در آنها ایجاد می کند؟ همچنین طرفین میتوانند احساس خود را پس از اتمام رابطه ی جنسی بررسی کنند. آیا احساس رضایت، آسودگی و لذت دارند؟ یا اینکه احساسشان توام با گناه، عصبانیت و رنجش است؟ اگر انجام رابطه ی جنسی در هر دو طرف احساساتی مثبت ایجاد کند، نتیجه می گیریم که نیازهای هر دو طرف برآورده شده و رابطه ی جنسی خوبی دارند. اما اگر یکی از طرفین، یا هر دو نفر احساساتی منفی داشتند، پس حتماً مشکلی وجود دارد. برای آن دسته از همسرانی که میزان میل جنسیشان با هم متفاوت است، چه توصیه هایی دارید؟ میل جنسی در افراد مختلف متفاوت است. این میل با تغییر محیط زندگی دستخوش تغییر می شود. اگر میزان اختلاف بین میل جنسی زوجین کم باشد، دو طرف میتوانند با کمی مراعات و توجه این مشکل را از بین ببرند به طوری که هر دو از رابطه ی جنسی احساس رضایت کنند. اما اگر این اختلاف زیاد باشد، تاثیری منفی روی روابط جنسی آنها می گذارد. در چنین موقعیت هایی، طرفی که میل جنسی کمتری دارد اغلب مجبور به انجام کارهایی میشود که علاقه ای به انجام آن ندارد. و در طی زمان این مسئله منجر به رنجش، عصبانیت و حتی بعدها صرف نظر کردن از انجام رابطه ی جنسی می شود. طرفی که میل جنسی بالایی دارد هم معمولاً احساس ناامیدی، محرومیت و کمبود محبت میکند، و به خاطر همین احساسات میل جنسی او روز به روز بیشتر شده و قوی تر می شود. این چرخه به صورتی ادامه پیدا می کند که میل جنسی یکی کمتر و کمتر شده و کم کم از بین می رود، درحالیکه در دیگری این میل سر به طغیان می گذارد. دادن راه حل برای چنین روابطی بسیار پیچیده و دشوار است و معمولاً نیاز به متخصصین درمانی است، به خصوص اگر این مشکل مدتی طولانی وجود داشته باشد. متخصص ممکن است توصیه کند که طرفی که میل جنسی کمتری دارد مجبور به انجام رابطه ی جنسی نشود. همچنی خواهد گفت اگر فردی که میل جنسی بالایی دارد، حتی اگر هر از چند وقت یکبار هم نیازهایش برآورده شود، برای تداوم رابطه ی جنسی خوب است. راهبردی که معمولاً در چنین موقعیت هایی انجام می گیرد این است که طرفی که میل جنسی کمتری دارد، با راه هایی که نیاز به رابطه ی جنسی نباشد، فرد مقابلش را ارضاء نماید. راه هایی نیز برای تقویت و بالا بردن میل جنسی در فردی که میل حجنسی کمی دارد انجام می گیرد. توصیه های شما برای زوج هایی که در رابطه ی جنسی احساس فشار میکنند چون شریک جنسی رفتارهای جنسی را از آنها توقع دارد که آنها علاقه ای به انجام آن نداشته و آن را رد می کنند چیست؟ وقتی به خاطر رفتارهای جنسی بخصوصی بین زوج ها اختلاف پیش می آید، آنها باید با هم در این رابطه گفتگو کنند تا به نتیجه رسیده و رفتارهایی را انجام دهند که برای هر دو طرف قابل قبول باشد. برای رسیدن به این نتیجه لازم است که هر دو طرف به حرفهای هم با علاقه گوش دهند، و یکدیگر را تمسخر و سرزنش نکنند.
در روابط جنسی افراد نباید هیچگاه مجبور به انجام کارهایی شوند که تمایلی به آن ندارند. اگر کسی تصمیم می کیرد که رفتاری را که همسرش از او می خواهد را انجام دهد، طرف دیگر باید حتماً درخواست خود را متوقف کند. و اگر زوجین نتوانستند در این زمینه به توافق برسند، برای آنها بهتر خواهد بود که با یک روانشناس یا مشاور خانواده مشاوره کنند. شرایطی که در آن فرد می تواند یک رابطه ی جنسی خوب و کامل داشته باشد چیست؟ برای ایجاد تحریک جنسی در فرد، لازم است که فرد احساس اعتماد به نفس، رهایی از هرگونه تشویش و اضطراب، محرکات جسمی و روانی و توانایی تمرکز کردن روی رفتارها و افکار برانگیزاننده داشته باشد. هر چیزی برای ایجاد این موارد مزاحمت ایجاد کند، رابطه ی جنسی را مختل خواهد کرد. اگر یکی یا چند تا از این موارد وجود نداشته باشد، مطمئناً مشکلاتی برای انجام رابطه ی جنسی پیش خواهد آمد. اعتماد به نفس باور کردن این است که شما توانایی برقراری ارتباط جنسی را به خوبی دارید، و از نظر شریک جنسی جذابیت های لازم را دارید. اگر یکی از زوجین، طرف مقابل را تحقیر کرده یا تهدید کند، این اعتماد به نفس خدشه دار خواهد شد. هرگونه تشویش و اضطراب، رابطه ی جنسی را خراب خواهد کرد. بدترین نوع این اضطراب ها، نگرانی از این است که فرد تحریک نشود و نتواند رابطه ی جنسی را به خوبی انجام دهد. این نگرانی ها بدتر باعث مختل شدن رابطه جنسی خواهد شد. برای تحریک شدن از نظر جنسی، نیاز به تمرکز است. اگر تمرکز کسی با افکار منفی یا عدم اعتماد به نفس مختل شود، تحریک جنسی انجام نخواهد گرفت. چطور افراد می توانند متوجه شوند که آیا رفتارها و عملکرد جنسیشان ناسالم است؟ رفتارهای ناسالم جنسی شامل خیالپردازی های بیش از حد، امیال یا رفتارهایی که توسط چیزهایی غیر انسانی، کودکان یا شریک جنسی ناراضی صورت گیرد و یا باعث رنج و عذاب فرد یا احساس حقارت شود. بعضی افراد به هیچ صورتی تحریک نمیشوند مگر به واسطه ی یکی از این افکار ناسالم. در چنین موقعیت هایی حتماً باید با متخصصین مشاوره صورت گیرد. خیانت جنسی نیز تا حد زیادی ممکن است باعث به وجود آوردن استرس و فشار روحی شود و بنیان رابطه ها را برهم می زند. افراد چه موقع باید برای مشکلات جنسی در پی کمک باشند؟ افراد زمانی باید به دنبال مشاوره و کمک باشند، که چندین بار پشت سر هم در رابطه جنسیشان دچار شکست شده باشند، یا اینکه ناسازگاری و اختلاف اساسی در مورد رفتارها و عملکرد جنسیشان داشته باشند که خود قادر به حل آن نباشند. مشکلات عملکردی شامل عدم تحریک شدن، کمبود میل جنسی، سختی برای ارضاء شدن و رسیدن به حالت ارگاسم، انزال زودرس، و یا عدم رضایت از رابطه ی جنسی می باشد. از آنجا که مشکلات پزشکی باعث عدم رضایت جنسی می شود، بنابراین پزشک خانوادگی افراد می تواند شروع مناسبی برای طرح این مشکلات باشد. درصورت جدی بودن مشکل، افراد می توانند به متخصصین ویژه مراجعه کرده و در این رابطه گفتگو کنند.