هوش عاطفی توانایی بسیار پر اهمیتی در پیشبرد مسائل زندگی است. شناخت کامل از هوش عاطفی و بالابردن هوش عاطفی باعث موفقیت در روابط اجتماعی و رسیدن به هدف هاست. تعاریف مختلفی برای درک معنای درست هوش عاطفی ارائه شده است اما تعریف اصلی آن چیست و چگونه در زندگی ما کاربرد دارد؟
هوش عاطفی (Emotional Intelligence) در حقیقت، توانایی درک و همراهی احساسات، عواطف و نیازهای روحی خود و دیگران است. علاوه بر این، شامل توانایی مدیریت اضطراب،استرس، تنش و بحرانهای روحی نیز میشود. افرادی که دارای میزان بالایی از این قوه هستند، میتوانند احساسات خود را به خوبی تحت کنترل قرار دهند و به دیگران در مدیریت عواطف و هیجانات خود کمک کنند.
در این مقاله به بررسی دقیق و جزئی تمام ابعاد، انواع و کیفیت آن خواهیم پرداخت.
محتوای مقاله (با استفاده از این لیست به موضوع مورد نظر دسترسی سریعتر دارید)
تقسیم بندی انواع هوش عاطفی
هوش فردی و درونی
هوش فردی شامل توانایی درک هر فرد نسبت به احساسات درونی خود و توانایی مدیریت آنها، به این معنا که شخص با اعتماد به نفس لازم بتواند کنترل بالایی نسبت به نیازهای عاطفی خود، به صورت شخصی و اجتماعی داشته باشد.
هوش اجتماعی یا بین فردی
- این نوع از هوش اجتماعی شامل توانایی درک احساسات افراد مختلف در اجتماع میباشد.
- افرادی که همواره توسط دیگران به عنوان گوش شنوا انتخاب میشوند و تاثیرات زیادی بر افکار و احساسات دیگران دارند دارای هوش عاطفی بین فردی بالایی میباشد.
این هوش شامل چهار مهارت میباشد
- داشتن آگاهی نسبت به احساسات خود
- داشتن آکاهی نسبت به احساسات دیگران
- توانایی داشتن آگاهی نسبت به اطرافیان و اجتماع
- توانایی اقدام به حل مشکلات احساسات خود و افراد دیگر
دارا بودن این چهار مهارت نیاز به تمرکز و تمرین برای کسب دارد و در صورت بالا بردن این مهارتها در خود، شخص میتواند در مراحل و مسائل مختلف اجتماعی به موفقیتهای چشمگیری دست پیدا کند. به این صورت که اگر دقت کنید میبینید که بالا بردن هوش عاطفی به دلایل زیادی اهمیت دارد. به طور مثال برای شغل شما به شدت مورد نیاز است چون باعث میشود وظیفهای که به شما محول شده است را تا اتمام کامل کنار نگذارید. این هوش به شما اجازه میدهد که هدفمند باشید و حتی توانایی رهبری و انگیزه دادن به افراد دیگر را پیدا کنید. همچنین داشتن این خصوصیت به این معنا است که شما توانایی فهم طرف مقابل را دارید که این مسئله در قسمت خدمات به مشتریان، بسیار مهم و مفید خواهد بود.
علاوه بر این در بیرون از محیط کار، برای داشتن حس شادی و سرزندگی بسیار مفید و موثر است. به این صورت که اگر شما در ابتدا نتوانید تشخیص دهید که چه کسی هستید و چگونه میتوانید احساسات خود را تحت کنترل درآورید نمیتوانید واقعا دیگران را درک و یا به آنها کمک کنید. همینطور، زمانی که شما از درک خودتان و احساستان عاجز هستید به احتمال قوی به رفتارهای منفی مثل اعتیاد به مواد مخدر و الکل گرایش پیدا میکنید چراکه توانایی رویارویی با مشکلات خود را نخواهید داشت.
راههای بالا بردن آن
یک لیست از احساسات خود تهیه کنید
شما مطمئنا در طول یک شبانه روز احساسات مختلفی را تجربه میکنید و تمام آنها بر روی روند زندگی شما تاثیر میگذارند. شاید از خود بپرسید که همانطور که تا به حال بدون تهیه لیستی از احساسات خود زندگی عادی را داشتهاید پس بنابراین تهیه این لیست به نظر شما بیهوده خواهد بود. به نظر آسان میرسد که بدون بررسی علت کارهایی که میکنید زندگی کنید، ولی فقط یک روز تلاش کنید تا احساسات خودتان را ثبت و بررسی کنید آنگاه متوجه تفاوت تاثیرگذار اینکار خواهید شد و متوجه میشوید که با پیشرفت توانایی خود در شناخت انگیزههای عاطفی در پس کارهایتان به چه میزان زیادی درک بهتری از خود و روش احساسی خود خواهید داشت و رفته رفته در روابط اجتماعی و در جنبههای مختلف زندگی خود پیشرفت چشمگیری خواهید داشت.
برای بیان احساسات خود توانایی لازم را کسب کنید
قطعا متوجه شدهاید که آگاه بودن نسبت به حسی که در درون خود دارید و توانایی در توضیح دادن آن به دیگران چقدر متفاوت است. نکته مهم اینجاست که باید بدانید که توانایی و روش انتقال احساسات درونی خود به دیگران به اندازه توانایی درک درونی آنها اهمیت دارد.
برای کسب این مهارت می بایست از یکی از آشنایان خود که دارای هوش عاطفی بالایی است کمک بگیرید به این صورت که هنگام احساس ترس ، شادی، غم ، امیدواری، هیجان و یا هر احساس دیگر درباره حالات خود و شرایطی که مسبب اصلی احساسات شما است صحبت کنید. سپس از او بخواهید که هرآنچه از احساسات شما فهمیده را بازگو کند و ببینید که آیا گفتههای او با چیزی که شما حس می کنید یکسان است یا خیر.
- به هر میزان که نزدیک باشد توانایی شما بالاتر خواهد بود.
- در صورت تضاد نیز حتما با او درباره نحوهی کسب این مهارت مشورت کنید.
مدیریت احساسات منفی خود را بیاموزید
احساسات منفی از جمله استرسها، افسردگیها و احساساتی از این قبیل را شما در طول روز، هفته و ماه و سال در حالتهای مختلف تجربه میکنید. هوش عاطفی در مدیریت این احساسها بیشتر به کمک شما میآید. بعد از اینکه توانایی درک عواطف درونی خود را آموختید باید برای کاهش و مدیریت احساسات منفی خود تلاش کنید. ممکن است هرکسی راهکار متفاوتی برای این مسئله پیدا کند اما بهترین راه همان تهیه کردن یک لیست از احساسات منفیتان است تا هر زمان که دچار این حسهای منفی شدید به لیست خود مراجعه کرده و برای غلبه بر این حسها از یک روش مناسب استفاده کنید.
به حرفهای دیگران گوش بسپارید و به آنها دقت کنید
- یکی از بهترین روشها برای بالابردن هوش عاطفی، افزایش مهارت گوش دادن است.
- هنگامی که کسی برای مطرح کردن مشکل خود به شما مراجعه میکند:
– به طور کاملا آگاهانه و با تمام حواس به هرچه میگوید گوش دهید. - بگذارید تا به طور کامل احساساتش را برای شما بازگو کند.
- اینکاربه شما امکان میدهد که در درک افکار، ذهنیت و شخصیت افراد توانایی زیادی پیدا کنید،
- و بنابراین تاثیرگذاری و نفوذ شما روی افراد بسیار بالا خواهد رفت.
از حرکات افراد حس آنها را بفهمید
شما میتوانید احساسات بسیاری از افراد را بدون اینکه آنها راجع به آن صحبتی بکنند، متوجه شوید. برای اینکار شما میبایست از روی نشانههایی که در تغییر حالات چهره و بدن اشخاص به وجود میآید نوع افکار و احساسات آنها را بفهمید. برای کسب مهارت در اینکار به طور مثال میتوانید هنگامی که در محیط بیرون قرار دارید به حرکات و چهره افراد مختلف دقت کنید و رفتارهای آنها را دنبال کنید تا متوجه حالات و احساسات آنها شوید.