راههای جلوگیری از انسداد عروق : لاغری یا چاقی برای مردان بهتر است؟
این سوال مهمی است که چون کلیگوئی است بسیار سبب گمراه شدن ما شده و سبب شروع یک اشتباه مهم در زندگی ما میشود.
این موضوع بیشتر در مردان سبب اشتباه مهمی میشد. با توجه به اینکه مردان در جامعه مظهر قدرت هستند و زنان مظهر زیبائی هستند.
مردان به علت مسئولیتی که در حفظ قدرت خود دارند به این موضوع بیشتر اهمیت میدهند. قدرت تحت عوامل متعددی است شامل قدرت مالی، اجتماعی-فکری و بدنی. هرچند قدرت مالی، اجتماعی-فکری در زمان حاضر مهمتر است درحالیکه در ۱۰۰-۲۰۰ سال قبل برعکس بوده و قدرت بدنی و رزمی مهمتر بود.
در زمان حاضر که قدرت بدنی کمتر از بقیه عوامل برای مردان ارزش محسوب میشود اما بهرحال این قدرت در زمان حاضر از بین نرفته است و باز هم برای مردان ارزش محسوب میشود و مردان موظف به حفظ این جنبه از قدرت خود هستند و مردیکه به این موضوع اهمیتی ندهد عملأ به وظیفه خود (در قبال اول خانواده و دوستان و سپس جامعه خود) عمل نمیکند.
نکته مرتبط با مسئله چاقی در اینست که ما بدون توجه به اینکه قدرت بدنی در لاغری و چاقی مطلق نیست دچار اشتباه میشویم.
بدین صورت که لاغری به معنی ضعف قدرت بدنی، برای مرد فقط در صورتی واقعیت دارد که لاغری عضلانی و استخوانی باشد و نه اینکه لاغری بطور کلی!
لاغری کلی را اصلأ نمیتوان ملاک ضعف قدرت بدنی حساب کرد زیرا که لاغری یا چاقی بستگی به این دارد که لاغری جزء عضلانی – استخوانی باشد یا اینکه جزء چربی باشد.
لاغری عضلانی – استخوانی ملاک ضعف قدرت بدنی میباشد و نه لاغری چربی! بلکه لاغری چربی دلیل قدرت بدنی است.
پس مردیکه وزن کم کند و لاغر شود نمیتوان نتیجه گرفت دچار ضعف بدنی شده است بلکه باید به این نکته توجه کرد لاغری او در بخش عضلات و استخوانهایش ایجاد شده یا در چربی؟
فقط در صورتیکه در جزء عضلات و استخوانی باشد او دچار ضعف بدنی شده اما اگر در جزء چربی باشد نه نتها دچار ضعف نشده است بلکه برعکس بعلت اینکه از شر وزن اضافی (چربی) که نه تنها هیچ عملکردی نداشته بلکه وزن اضافی به او تحمیل میکرده خلاص و رها شده است در حقیقت قدرتش هم اضافه شده است!
صرف این دلیل که مردی ظاهرأ درشت بنظر میرسد (حجم نسبتأ زیادی دارد) نباید ناخودآگاه به معنی قدرت مطلوب بدنی برایش حساب شود و از بدن او راضی باشیم.
مهم در اینست که بدن مرد عمدتأ از عضله و استخوان تشکیل شده یا چربی؟ این نکته مهم است و باید کاملأ افتراق دهیم! فقط در صورتیکه مردی عمده حجم بدنش عضله و استخوان باشد برایش ارزش محسوب میشود درغیر اینصورت چربی است که نه تنها ارزش محسوب نمیشود بلکه برعکس چون چربی سبب وزن اضافی بدون هیچ عملکردی میشود ضد ارزش محسوب میشود و مترادف ضعف عضلانی برای مرد است.
پس بجای اصطلاح لاغر شدن کوچک شدن شکم بکار ببریم زیرا اصطلاح «لاغری به تنهائی»، غالبأ ناخودآگاه مترادف ضعف بدنی میشود.
چه زنان و چه مردان داشتن عضلاتی زیبا و قوی هدف است (البته در مردان مقداری بزرگتر) و نه عضلاتی حجیم و بیرونزده! پس پاسخ سوال این بخش اینست که
چاقی عضلانی,استخوانی + لاغری چربی بهتر است.
از (احساس) گرسنگی نترسیم
اگر روزی چندبار کمی احساس گرسنگی کنیم یا گاهگاهی کاملأ احساس گرسنگی کنیم هیچ فاجعهای ببار نمیآید.
در عوض این امید را داریم که بسوی سلامتی حرکت میکنیم و از خطر چربی اضافه خلاص شده و خطر سکته قلبی دور میشویم و اندامی متناسب داشته باشیم و شکم چاقی نداشته باشیم تا مجبور باشیم حتمأ البسه گشاد بپوشیم تا دیگران کمتر متوجه شکم چاق ما شوند.
من از ترس این فکر باید حتمأ آنقدر بخورم تا کاملأ سیر شوم: «اگر من پس از غذا سیر نشوم حتمأ یا فقیر هستم یا خسیس! پس برای اینکه مطمئن شوم فقیر یا خسیس نیستم همیشه آنقدر غذا میخورم که کاملأ سیر شوم»
مردان بیشتر توجه کنند!
نکته مهمی است که خصوصأ مردان باید بیشتر توجه کنند: اگر به این نکته مهم توجه نکنند عملأ مردان زندگی مفیدشان تا سن ۳۰ – ۴۰ سالگی خواهد بود و بعد از آن زندگی آنان در سراشیبی خواهد رفت!
اگر ما مردان نحوه غذا خوردن ما بعد از سن ۳۰ سالگی همچنان سنتی باشد باعث میشود اضافه غذائی که میخوریم بصورت چربی در رگهایمان رسوب میکند، ولی زنان شانسی که آوردهاند اینست که تا سن ۴۰ سالگی (تا زمانیکه یائسه نشدهاند، بعلت ترشح هورمون زنانه) این اضافه غذا بصورت چربی اضافه در زیر پوستشان جمع میشود مگر اینکه خیلی زیاد بخورند که دراینصورت بعلاوه در سایر مناطق بدنشان هم رسوب میکند.
ولی بعد از این سن مانند مردان میشوند. نکته بسیار مهم در اینست که این تفکر که چون مردی هستم که چاق نیستم (و حتی لاغر هستم) پس تقریبأ مطمئن هستم که در عروق قلب من رسوب چربی و گرفتگی آن وجود ندارد بسیار فکر اشتباهی است چون این فکر فقط در زنان صحت دارد و در مردان هیچ دلیل نیست که اول چربی در زیر پوست رسوب کند (و بصورت چاقی ظاهری به ما هشدار دهد!)
و بعدأ در عروق قلب و بقیه بدن. این موضوع فقط در زنان است که اول چربی در زیر پوست رسوب کند و مدتی بعد در قلب اما در مردان متاسفانه هر دو محل از ابتدا شروع به رسوب میکنند و در بسیاری مواقع در قلب زودتر و البته بعضی اوقات اول در زیر پوست.
اهمیت این غذای اضافی که بصورت چربی در رگهایمان رسوب میکند در اینست که عامل زنده بودن هر جزء بدن انسان به خونرسانی به آن بافت است و بافتی که دچار کم خونی بگردد به همان اندازه که دچار کم رسیدن خون شده است از کار میافتد، آنهم بدون اعلام خطر نابودیاش به ما، که ما را از خطر آگاه کند!!
مردانیکه بعد از سن ۳۰ سالگی بیش از مقدار مصرفشان غذا میخورند غذای اضافی بصورت چربی در عروق بدن رسوب کرده و بافت مربوطه شروع به از بین رفتن میکند. یکی مهمتر از همه «قلب» است که بافتی دارد که بسته شدن عروقش سبب نابودی او میگردد و فرد بتدریج دچار وابستگی به داروهای قلبی میگردد.
آنهم بطوریکه دیگر نه تنها از فعالیتهای پرتحرک زندگی محروم میشود بلکه همیشه مجبور است مواظب خود باشد که فعالیت زیادی انجام ندهد که به قلبش فشار آید درحالیکه ارزش زندگی مردان به حرکت و فعالیتهای پرقدرت است، اما مجبور میگردد دائمأ به فکر داروهای قلبیاش باشد!
یکی دیگر از بافتهای مهم بدن اندام تناسلی مردان است درحالیکه قطر عروق آن فقط یک میلیمتر است درحالیکه قطر عروق قلب ۳-۴ میلیمتر است!
یعنی مردان در ابتدا دچار نارسائی خونرسانی به این عضو و کاهش تدریجی ضعف عملکرد اندام تناسلی خود میگردند (هرچند چون اکنون دستگاهی که عملکرد این اندام را اندازهگیری کند هنوز اختراع نشده است مردان متوجه کاهش تدریجی عملکرد اندامی که خیلی به کیفیت عملکرد آن اهمیت میدهند، نمیشوند!) و بعدأ دچار نارسائی قلب میشوند!
مگر آنقدر دچار کاهش ضعف عملکرد اندام تناسلی خود بشوند که واضحأ و بدون نیاز به دستگاه اندازهگیری (کننده کمیت عملکرد آن اندام) متوجه این مشکل خود گردند! که در اینصورت مشکل بسیار پیشرفت کرده است.
مردانیکه در سن ۴۰ – ۵۰ سالگی که تازه به قدرت مالی و اقتصادی و مقام و منزلت اجتماعی و آگاهیهای باارزش اجتماعی رسیدهاند چقدر افسوسآور و غمانگیز است که درحالیکه این همه قدرت دارند ولی از ۲ عضو مهم خود نمیتوانند استفاده کنند!! نه فعالیتهای پرتحرک و پرقدرت اجتماعی و نه فعالیتهای زناشوئی! آیا تاسفی بیشتر از این وجود دارد؟
بسیاری از مردان از جمله پزشکان به این دلیل متوجه اهمیت موضوع نیستند که در متون پزشکی هیچ توصیهای نشده است که لازم است مردان از سن ۳۰-۳۵ به بعد هرچند سال یکبار (مثلأ ۴-۵ سال) وضعیت خونرسانی عروق قلبی خود را بررسی کنند (عملأ تنها روشی که در حال حاضر موجود هست آنهم غیرتهاجمی و اتفاقأ کیفیت خوبی هم دارد سیتی آنژیوگرافی قلب است) درنتیجه چنین استنباط میکنند چون هیچ دستورالعمل پزشکی به ما توصیه نکرده پس ایرادی ندارد ما نسبت به این موضوع بیتفاوت باشیم.
درحالیکه اگر متون پزشکی چنین توصیهای نکردهاند نه به این دلیل که این کار، کارائی خوبی ندارد بلکه فقط به این دلیل است که هزینهای که بر سازمانهای بیمهای تحمیل میشود بیش از سرانه سرمایهگذاری که دولتها برای افزایش عمر شهروندان میکنند، است.
دلیل دیگری که باعث میگردد همین افراد نسبت به این موضوع بی تفاوت باشند و سعی کنند موضوع به این مهمی را فراموش کنند اینست که چنین فکری به ذهن بسیاری خطور میکند که برفرض که ما متوجه گرفتگی عروق قلب خود بشویم چون کاری بجز عمل جراحی پیوند عروق به قلب وجود ندارد و اینهم عمل جراحی خطرناک و پرهزینه و بازحمت زیادی است پس عملأ کاری نمیشود کرد پس اگر دچار این مشکل هستیم و خودمان نمیدانیم بهتر است حداقل در ناآگاهی از این مشکل خود باشیم تا این چند سال آخر زندگی را با خیال راحت باشیم.
درحالیکه نکته مهم در اینست که اتفاقأ بجز عمل جراحی فوق راه حل غیر عمل جراحی موثری وجود دارد و آنهم کنترل موثر چربیهای خون است که با استفاده از ۲ روش اصلاح روش غذا خوردن و مصرف داروهای پائین آورنده چربی مقدور است که پس از حدود یکسال یا کمی بیشتر مشکل گرفتگی عروق قلب مرتفع گردد و اصلأ جای ناامیدی نیست!
ولی چون همیشه جای امید هست شاید در این شرایط بتوان همانند آبی که از شدت شکر موجود در آن پر از نبات شده و مسیرش مسدود شده است با ریختن آب در آن و دیگر نریختن شکری در آن، بتوان مسیرش را باز کرد.
بدین صورت که با جلوگیری از اضافه وزن (چربی) عروق این بافتها و بقیه بافتهای بدن که ما از آسیب آنها بیخبر هستیم بتوان سالم کرد.
زنان بعلت ترشح هورمونهای زنانگی از رسوب چربی در عروق خود تا زمانیکه هنوز ترشح این هورمونها را دارند یعنی تا زمانیکه یائسه نشدهاند در امان هستند و در صورت مصرف بیشتر کالری آنها بصورت چربی فقط در زیر پوست خود رسوب میکنند که در صورتیکه متعادل مصرف کنند فقط باعث نرمی و لطافت پوستشان شده، البته در صورت مصرف بیش از حد آنهم پس از مدتی در عروق رسوب میکند و همان مشکلی که در مردان پیش میآید در مورد آنها هم همینطور خواهد شد.
اما در مردان بعلت فقدان هورمنهای زنانگی (حد موثر) در صورت مصرف بیشتر کالری آنها بصورت چربی هم در زیر پوست خود و هم در عروق رسوب میکنند. نکته حساس در اینست که هیچ دلیلی نیست که کدام جا بیشتر یا کمتر رسوب میکند.
هرچند ممکنست مردی چربی عمدتأ در زیر پوست رسوب کند و چندان در عروقش رسوب نکند اما برعکس آن هم ممکنست و یعنی مردی ممکنست در حالیکه بنظر اصلأ چاق بنظر نمیرسد اما تقریبأ عمده کالری بیشتر مصرف کردهاش در عروقش رسوب کند.
البته ممکنست این دو جا بطور یکسان و مساوی رسوب کند. این موضوع را خصوصأ پزشکان جراح قلب کاملأ متوجه شدهاند و بارها گزارش کردهاند مردانیکه اصلأ چاق نبوده اند دچار تنگی عروق قلب شده بودند و وقتی تحت عمل قلب قرار گرفتند دیدهاند که اطراف قلب و داخل عروقش کاملأ چربی رسوب کرده است و باعث تنگی شدید عروق قلب شده است.
تا زمانیکه مردی تمام عروق بدنش را آنژیوگرافی نکرده است اصلأ هیچ اطلاعی از وضعیت عروقش نخواهد داشت. او اگر تمام آزمایشات پزشکی چک آپ را انجام دهد هیچ فرقی نمیکند زیرا فقط و فقط انجام آنژیوگرافی تمام عروق بدن این موضوع را مشخص خواهد کرد.
متاسفانه بعلت هزینه بسیار بالا (و حتی خطر عارضه عکسبرداری) حتی خود پزشکان هم برای خودشان انجام نمیدهند! پس بقیه نباید هیچ انتظاری برای انجام چنین چک آپی داشته باشند (حتی اگر پول زیادی هم به پزشک بدهند).
نکته مهم دیگر در اینست که سلامتی تمام بافتهای بدن در گرو رسیدن خون به آن بافت است و راه رسیدن خون به بافتهای بدن فقط از طریق عروق است و نه هیچ مسیر دیگر. وقتی عروق بدن (بعلت رسوب چربی) به تدریج دچار تنگی شود بتدریج بافت دچار نرسیدن مواد غذائی و اکسیژن شده و مرگ تدریجی بافت آغاز میشود!
بدتر اینکه این واقعه بدون هیچ اعلام خطر بدن ( که این روش در بدن معمولأ توسط بروز درد و اعلام خطر انجام میشود اما قلب زمانی دردش را ظاهر میکند که آسیب قلب پیشرفته شده) رخ میدهد یعنی همه ما مردان از سن ۲۰ -۳۰ به بعد کاملأ در معرض مرگ تدریجی تمام بافتهای خود هستیم بدون آنکه هیچ کس به ما این خطر را اطلاع دهد. اما خوشبختانه اکنون علم به کمک ما آمده است (اگر ما از آن پیروی کنیم). در قلب سبب سکته قلبی، در مغز سبب سکته مغزی و کند شدن فعالیتهای مغزی، در کلیه سبب نارسائی کلیه و در آلت تناسلی سبب کوتاه شدن زمان نعوظ و سپس عدم توان انجام نعوظ میشود.
هرچند تمام علل ناتوانی جنسی مردان سن متوسط به بالا به این علت نیست بلکه
۱-عادت دادن خود به اضطراب و خشم بجای آرامش و شادی (با تحریک دائم سیستم سمپاتیک بجای پاراسمپاتیک)
۲-کاهش موقتی و دورهای میزان ترشح هورمون مردانه
۳-کاهش فعالیت مغزی ناشی از عدم مطالعه موثر و جهتدار یا عدم مصرف متناوب داروهای محرک واسطههای مغزی با دوز کم، از دیگر علل ناتوانی جنسی مردان بدون علل عضوی است.
اما سوال مهم از مردان و زنان این است: {آیا واقعأ «مردانگی مردان» به نعوظ آنان است؟
آیا رابطه جنسی بدون نعوظ لذتی ندارد و طرفین نمیتوانند به اوج لذت جنسی برسند؟
آیا رابطه جنسی بدون نعوظ شرمآور است؟
اگر مردی در رابطه جنسی نعوظ نداشته باشد باید خود را دیگر مرد نداند؟
پس در این صورت بین انسان و حیوان چه فرقی است؟
باضافه اگر مردی گاهگاهی نعوظ نداشته باشد دلیل است که راه برگشتی نیست و همیشه همین گونه خواهد بود؟}
پس بطور خلاصه لازم است تمام مردانیکه استطاعت مالی متوسطی دارند از سن ۳۵ به بالا هرچند سال یکبار سیتیآنژیوگرافی قلب کرده و در صورتیکه گرفتگی عروق قلب در حال ظهور است با استفاده از ۲ روش فوق مشکل را حل کنند.
برای مشاوره آنلاین با پزشکان مجموعه پارسی طب در خصوص این بیماری به سامانه مشاوره آنلاین پارسی طب مراجعه فرمایید.