پزشکان دانشگاه آکسفورد به تازگی دریافتهاند پسرانی که پدرانشان افسرده هستند، دو برابر بیش از دختران دارای پدر افسرده، دچار اختلالات رفتاری و احساسی در دوران پیش از مدرسه می شوند.
محققان میگویند افسردگی مادر در زمان کودکی فرزندش، روی رفتارهای اجتماعی زمان بزرگسالی وی تاثیر دارد اما در مورد پدران، نتایج تغییر روحیه آنها به سرعت روی کودکان مشخص میشود و رشد روانی آنها را دچار اختلال میکند.
به همین جهت، این محققان به تمام والدین جوان توصیه میکنند که: در صورتی که برای بار اول، صاحب فرزند میشوید، حتما از مشاوران خانواده جهت تثبیت روحی خود کمک بخواهید.
دکتر مهدی تهرانی دوست، روانپزشک کودکان و رئیس بیمارستان روزبه نیز، در خصوص افسردگی کودکان و نوجوانان میگوید: «افسردگی در سنین پایین، علائم افسردگی در بزرگسالان را ندارد و به همین دلیل است که توجه کمتری به آن میشود. در واقع، شناخت این بیماری در کودکان، آسان نیست.»
یک بالغ افسرده، افسردگی و غمگینیاش را نشان میدهد اما در یک کودک افسرده، تظاهر افسردگی ممکن است به صورت عصبانیت، تحریکپذیری و گاهی پرخاشگری باشد. به همین دلیل، گاهی شناسایی نمیشود و یا با علائم دوره بلوغ اشتباه گرفته میشود.
در کنار آن، علائم دیگری از قبیل تغییر در ارتباطات اجتماعی کودک و نوجوان پیش میآید بدین معنا که، نوجوان بیشتر گوشهگیر است و ارتباطش با افراد خانواده و دوستان کم میشود و یا این که دچار افت تحصیلی میشود.
تغییرات در خواب هم از جمله مشکلات کودک و نوجوان افسرده است بدین معنا که در بزرگسالان مشکل کمخوابی و در کودکان و نوجوانان مشکل پرخوابی ایجاد میشود. کودکان افسرده به بیدار بودن رغبتی نشان نمیدهند و تا نیمههای روز در خواب هستند.
دکتر تهرانی دوست معتقد است: «نوجوانان افسرده، خانواده را تحمل نمیکنند و ممکن است رفتارهای خلاف اجتماعی و خلاف شان خانواده انجام دهند. سوءمصرف مواد، درگیریهای قانونی، رفتارهای مهار گسیخته جنسی، فرار از خانه و کشیدن سیگار در سنین پایین از جمله کارهائی است که ممکن است نوجوان افسرده انجام بدهد.»
او ادامه میدهد که: «به تازگی در کودکان ۱۰ تا ۱۵ سال، مشکل اختلال خُلقی دو قطبی تشخیص داده شده است، بدین صورت که کودک ممکن است گاهی بیش از حد شاد و گاهی بیش از حد غمگین باشد.»
این بیماری از اختلالهای نسبتاً شایع در سن نوجوانی و پیش از نوجوانی است. در این بیماری حتی ممکن است که شادی و افسردگی مخلوط با هم باشد و باعث شود که تشخیص با مشکل روبرو شود.
این بیماری در ابتدا ممکن است با افسردگی شروع شود و بعد به صورت اختلال دو قطبی خود را نشان دهد. تحریکپذیری فرد در اختلال دو قطبی بسیار بیشتر از حالت افسردگی ساده است و پرخاشگریهایش نیز شدیدتر است. در اختلال دو قطبی ممکن است کودک در خانه بسیار غمگین و افسرده باشد اما در بیرون از خانه بسیار شاد نشان دهد. هنگامی که پرخاشگری زیاد و خُلق متغیر در کودک وجود داشته باشد باید احتمال بروز اختلال دو قطبی را در کودک بدهیم.
دکتر تهرانی دوست به خانوادهها هشدار میدهد که مبادا این تغییرات خُلقی را با تغییرات طبیعی دوران بلوغ اشتباه بگیرند.
او در خصوص نقش خانوادهها در درمان این بیماری میگوید: <باید به خانوادهها آموزش داد تا با این کودکان چگونه رفتار کنند تا استرس کمتری به آنها وارد شود.> .