از دید روانشناسان بالینی، اضطراب نوعی از واکنش ترس است البته نمی توان تمایز دقیقی بین ترس و اضطراب قائل شد اما ترس پاسخ به بعضی تهدیدات فوری است و اضطراب پیش بینی وقایع تهدیدآمیز و ناخواستنی است. بنابراین ترس نوعا یک حالت کوتاه مدت است که وابسته به حضور محرک ویژه می باشد در حالی که اضطراب بوسیله پیش بینی بوجود می آید و صرف نظر از حظور محرک تداوم می یابد.
اضطراب و افسردگی در بین افراد همپوشانی زیادی دارد یعنی در صد زیادی از افراد مضطرب دچار افسردگی می شوند و برعکس افراد افسرده بیش از سایرین به اضطراب مبتلا می باشند.
به عقیده روان شناسان، افسردگى، بیمارى ناشى از مدرنیسم و فشارهاى جانبى آن است و جوانان، به ویژه در آمریکا، که سرعت نوآورى در آن جا بیش از سایر نقاط جهان است، در سنین پایینتر در دام این بیمارى گرفتار مىآیند.
دکتر ارنست برنت و همکارانش، از انستیتو تکنولوژى ماساچوست آمریکا، برآورد کردهاند که هزینههاى مربوط به بیمارى افسردگى در آمریکا، سالانه بالغ بر ۴۴ میلیارد دلار، یعنى تقریبا برابر هزینههاى بیمارىهاى عروقى است و این بدان معناست که هر آمریکایى سالانه ۶ هزار دلار بابت بیمارى افسردگى پرداخت مىکند.
«الوین تافلر»، نویسنده و نظریه پرداز معروف آمریکایى، مىگوید: در سراسر کشورهاى مرفه، فریاد عجز و لابههاى آشنا به گوش مىرسد. میزان خودکشى نوجوانان رو به افزایش است. الکلیسم بیداد مىکند. افسردگى روانى همه گیر شده است، و بربریت و جنایت مد روز گردیده است!
تافلر مىافزاید: زندگى روزمره واقعاً به طرز افتضاحآمیزى کیفیت خود را از دست داده است و اعصاب همه خورد و داغان است. دست به یقه شدن و تیراندازى در مترو یا صفهاى بنزین، نشانگر این واقعیت است که کنترل اعصاب از دست افراد خارج شده است و میلیونها نفر از مردم به آخرین حد از ظرفیتشان رسیدهاند. بىتردید علت این افسردگىها، فرو رفتن در مادیات و دورى از مذهب، معنویات و فراموشى خدا مىباشد.
سؤالى که در این جا مطرح مىشود، این است که چگونه این افسردگىها و اضطرابها را درمان نماییم؟
پرفسور کارل یونگ مىگوید: بى مذهبى باعث پوچى و بى معنا بودن زندگى مىشود و داشتن مذهب به زندگى مفهوم و معنا مىبخشد.
حضرت على (علیهالسلام) فرمود: کسى که توکل کند، سختىها بر او آسان و اسباب آسانى برایش فراهم مىشود.
در روایات آمده که مؤمن مانند کوه استوار است و سختىها او را تکان نمىدهد، مانند حضرت ایوب که در مقابل بدترین مصیبتها ایستاد و مقاومت کرد و عاقبت به رستگارى دو جهان رسید.
دکتر پول ارنست، متخصص دانشگاه پنسیلوانیا، درباره نقش ایمان مىنویسد: مهمترین عامل شفاى مریض، ویتامینها، داروها و جراحى و… نیست، بلکه امید و ایمان است. من به این نکته پى بردهام که از این پس باید جسم مریض را با بکار بردن وسایل طبى و جراحى و روح وى را با تقویت ایمانش نسبت به خدا معالجه کرد.
دومین راهى که قرآن کریم با یک جمله به ما نشان مىدهد، یاد خداست. آرى یاد خداست که ترس از مرگ را به آرامش تبدیل مىنماید و ترس از هجوم مشکلات و گرفتارىها را از بین مىبرد. یاد خدا دلهرهها و ترسهاى ناشى از بىاعتمادى به آینده را کاهش مىدهد.
خداوند در قرآن، درباره تأثیر یاد خدا در آرامش و رهایى از اضطراب و افسردگى مىفرماید: «الّذین أمَنوا و تَطْمئِنُّ قُلوبهم بِذِکرِ اللّه ألا بِذکرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ القُلُوبُ»؛ «آنان که ایمان آورده و دلهایشان به یاد خدا آرام است. آگاه باشید با یاد خدا دلها آرامش مىیابد.»
اهمیت یاد خدا:
ذکر خدا یعنى پذیرش حضور دائم و نزدیک بودن آن وجود مطلق در همه جا و در همه زمانها؛ چون که خدا به رگهاى گردن شما نزدیکتر و حایل میان انسان و جان و قلب اوست. این نزدیکى و حضور دائمى که برخاسته از ارتباط و فقر ذاتى همه آفریدههاست، مىتواند این زمینه را فراهم آورد که هیچ چیزى بیرون از دایره علم، قدرت و حکمت او نیست. بنابراین اطمینان مىیابد که همواره خدا با اوست و در همه حال، رفیق و همراهش است.
نکته مهم بعدی صبر و تحمل است افراد صبور ماندنىتر و موفقترند پیامبر (صلىاللهعلیهوآله) فرمود: ایمان دو نیمه است. نیمهاى شکر و نیمهاى صبر است. من خدا را بر نعمتهایش شکر گفته و بر سختىهاى زندگى صبر مىنمایم، و امید به پاداشهاى آخرت دارم.»
. معالجات فردى: از قبیل:
۱٫ بازگو کردن عقدهها با محرم اسرار: مانند والدین، حضور در زیارتگاهها و مناجاتهاى سحرگاهى.
۲٫ توبه و طلب آمرزش:
برخلاف مسیحیت که مىگوید: یکشنبهها به کلیسا بروید! اسلام هر زمان و هر مکانى را براى ارتباط با خداوند و توبه کردن و طلب آمرزش مناسب مىداند.
۳٫ جستجوى راههاى موفقیت: علاوه بر همت بلند و تلاش، در بسیارى از موارد کلید حل مشکل به دست ماست، مثلاً شخصى که در خانه نشسته و از خدا روزى مىخواهد، دعایش مستجاب نمىشود! یا کسى که از دست همسرش به تنگ آمده و از خدا فرج و گشایش مىخواهد، دعایش مستجاب نمىشود؛ زیرا باز کردن گره به دست خودش است و آن طلاق است (اگر راه دیگرى نمانده است) و… .
۴٫ اقتصاد در معاش: چنان که على (علیهالسلام) فرمود: هر که مراعات اقتصاد کند، من ضمانت مىکنم که فقیر نگردد.
۵٫ اهمیت ندادن به عشقهاى کذائى.
۶٫ راضى بودن به رضاى الهى.
۷٫ سرگرمىهاى سالم: همانند سفر، و پیامبر (صلىاللهعلیهوآله) مىفرماید: «به سفر بروید تا سالم و تندرست بمانید».
۸٫ توجه به نعمتها: نعمتهاى فراوانى که خداى متعال در اختیار ما قرار داده است. و در مسائل مادى به پایینتر از خود نگاه کنیم، نه بالاتر.
۹٫ مأیوس نشدن از رحمت الهى: خداوند در قرآن مىفرماید: «لا تَیأَسوا مِن رُوحِ اللّه إنّه لایَیأَسُ مِن رُوح اللّه إلا القَومُ الکافِرُون».
۱۰٫ رعایت اعتدال در تمام امور.