بیست سال پیش حتی اغلب متخصصان هم شناخت درستی از اختلال دلهره نداشتند و آن را روان پریشی اضطرابی مینامیدند.
دلهره به شکل یک بحران حاد معمولا چند دقیقه طول می بیماری های روانی دلهره وجود دارد . این اختلال بالاترین حد ناراحتی روانی است. معمولاً مردم « دلهره » را با « ترس» یکی می دانند . اما دلهره و ترس یکی نیست ، دلهره در بیشتر موارد نیروی ایجاد اغتشاش و فرو ریختن سازمان رفتار بشری است. دلهره به شکل یک بحران حاد ، غالباً چند دقیقه طول می کشد . در موارد افراطی گاهی چندین ساعت ادامه دارد .
در این وضع معمولاً بیمار در خود احساس نامطبوعی از یک « ترس نامعین » یا یک « ترس بدون موضوع و مبهم » دارد . از نظر بدنی معمولاً طپش قلب ، مشکلات تنفسی همراه با احساس فشار در قفسه سینه ، نوعی احساس تنگی نفس و خفگی . عرق کردن زیاد بدن ، لرزه ، احساس سستی در پا و دست وجود دارد . در برخی از موارد دیده شده است که میل به ادرار کردن می تواند به این بحران پایان بخشد.
محتوای مقاله (با استفاده از این لیست به موضوع مورد نظر دسترسی سریعتر دارید)
اختلال دلهره در بین چه افرادی شایعتر است؟
حدود سه چهارم بیماران مبتلا به اختلال دلهره زنان هستند. اختلال دلهره عمدتا در سنین ۲ تا ۳۰ سالگی آغاز میشود و شروع آن در نوجوانان یا کسانی که در سال های دهه چهل قرار دارند کمتر است. ظهور اول بار اختلال در افراد مسن امری غیر معمولی است. گر چه به اعتقاد تعداد کمی از متخصصان ، این اختلال در افرادی که به هنگام کودکی تجربه جدا شدن از خانواده را داشتهاند، شایعتر میباشد ولی بیشتر آنها بر این باورند که اختلال دلهره ، افرادی را که دارای عواطف سالم میباشند، مبتلا میکند. احتمال درگیر شدن به مشارکت عاطفی پیش از شروع این مشکل در افراد مبتلا به این اختلال بیش از افراد عادی نیست.
نوع احساس
مهمترین نشانه اختلال دلهره ، خود حمله دلهره است. اختلال دلهره ، اختلال پزشکی است که با حوادث ناگهانی یا حملاتی دارای چند مورد از علائم دلهره و ترس از دست دادن کنترل ، ضربان کوبنده قلب ، دشواری تنفس ، احساس تنگی نفس ، درد یا ناراحتی در قفسه سینه ، کرختی خارشدار پوست ، احساس خفگی ، احساس وجود گلوله در گلو ، احساس داغی یا سردی زیاد در بدن ، تعریق ، لرز ، تهوع ، احساس عدم واقعیت مشخص میشود.
عوارض و اختلالات دلهره
افرادی که دچار تجربه حملات تکرار شونده و شدید هستند، ممکن است تنها به حملات دلهره مبتلا باشند و بس. دیگران ممکن است تجربه بروز اثرات جانبی حمله دلهره را به صورت بیهودگی و آشفتگی آغاز کنند. بروز پیشرفت این عوارض عموما به شرح زیر است:
چند هفته یا چند ماه قبل از نخستین حمله دلهره ، گاهی علائم خفیفی نظیر ضربان سریع قلب نمود پیدا میکند. آنگاه نخستین حمله دلهره عمده اتفاق میافتد. در آن هنگام شخص اغلب فورا به جستجوی ارزیابی پزشکی میپردازد. معاینه بنیادی عموما طبیعی است.
حملات مداوم دلهره موجب میشود که شخص به جستجوی ارزیابیهای بیشتر پزشکی که ممکن است بینتیجه باشد، روی بیاورد. بسیاری از مبتلایان به حمله دلهره قبل از دریافت تشخیص مناسب ، ماه ها یا سال ها را سپری میکنند و تا آن هنگام ممکن است به چندین پزشک ، روانشناس و مشاور مراجعه کنند.
ممکن است شخص مبتلا به اختلال دلهره ، شروع به اجتناب از یک فعالیت خاص کند، زیرا بروز حمله به هنگام اشتغال به آن فعالیت برای او خجالت آور یا خطرناک است. ممکن است شخص عادی مبتلا به اختلال دلهره با خود بیاندیشد که بروز حمله خودش به اندازه کافی بد هست. حال اگر موقع رانندگی در اتوبان اتفاق بیافتد خطر آفرین هم خواهد بود. این رفتار اجتنابی می تواند به ترس از رانندگی بدل شود، در حالی که در واقع ترس از حمله دلهره است نه ترس از رانندگی.
ممکن است تمایل به اجتناب از شرایط مختلف در زندگی روزمره توسعه یابد و فعالیت های بیشتری را در بر بگیرد. این رفتار اجتنابی شدید را ترس از اماکن تجمع می نامند.
ممکن است روحیه شخص مبتلا به اختلال دلهره پس از ماه ها یا سال ها حملات دلهره پیوسته و روش زندگی محدود ناشی از رفتار اجتنابی عادی ، تضعیف و دچار افسردگی روحی یا جسمی گردد.
چه عاملی موجب اختلال دلهره میشود؟
بیست سال پیش حتی اغلب متخصصان هم شناخت درستی از اختلال دلهره نداشتند و آن را روان پریشی اضطرابی مینامیدند. برخی عقیده داشتند که این اختلال از کمشکشهای روانشناختی یا ریشههای عمیق و تکانههای آشفتهکننده ناخودآگاه ، که ماهیت جنسی دارند، منشا میگیرد. اکنون اختلال دلهره را بیشتر به عنوان مشکلی جسمی با هستهای متابولیک میدانیم. این اختلال مسالهای عاطفی و احساسی نیست، گرچه ممکن است افرادی که از نظر احساسی- عاطفی سالم هستند، پس از ابتلا ، به تدریج دچار افسردگی یا مشکلات دیگر شوند. درباره اینکه مشکل در کجای دستگاه عصبی بروز کند، نظریات مختلفی وجود دارد.
شواهد قابل توجهی وجود دارد که نشان دهنده اختلالی در عملکرد لوکوس سرولیوس و راه های عصبی وابسته به آن است. این بخش ، مرکز عصبی کوچکی در ساقه مغز که ضربان قلب ، تنفس و دیگر عملکردهای حیاتی بدن را کنترل میکند. معدودی از متخصصان هنوز هم معتقدند که این مشکل یک اختلال جسمی نیست. مدار علمی روشنی در اثبات وجود یک عامل فیزیکی برای این اختلال وجود دارند و آن را به عنوان یک اختلال جسمی که بیشتر شبیه دیابت یا پنومونی است، نشان میدهند.
به نقل از جام نیوز