دلایل علمی عاشق شدن را بدانید. میتوان گفت که هر فردی در زندگی خود حداقل یک بار هم که شده عشق را تجربه میکند.
عشق و عاشقی هیچ ارتباطی به سن و سال، جنسیت، شغل و موقعیت اجتماعی ندارد و تقریبا افراد در همه جوامع و فرهنگها عاشق میشوند. فکر میکنید چه زمانی متوجه حضور فردی در قلب خود میشوید؟
این حس چه تغییراتی در شما بهوجود میآورد؟
این حسی که پیدا کردهاید، زودگذر است یا ماندگار؟
اصلا این احساس از کجا و چگونه در شما پدیدار میشود؟
محققان در جواب همه پرسشها اینچنین پاسخ میدهند که فرد در اثر تغییرات مولکولی و هورمونی عاشق میشود!
محتوای مقاله (با استفاده از این لیست به موضوع مورد نظر دسترسی سریعتر دارید)
- 1 دلایل علمی عاشق شدن
- 1.1 رابطه عشق و هورمون
- 1.2 دلایل علمی عاشق شدن و هورمونهایی که شما را عاشق میکنند
- 1.3 دوپامین، مسبب حس خوشبختی و آرامش در بدن است.
- 1.4 مرحله به مرحله عاشق شدن
- 1.5 با وجود این هورمونها چطور همسران عشق را فراموش میکنند؟
- 1.6 نشانههای عاشق شدن
- 1.6.1 ۱- نامزد قبلی خود را فراموش کردهاید:
- 1.6.2 ۲- نمیتوانید به او فکر نکنید:
- 1.6.3 ۳- برای او اهمیت قایلید:
- 1.6.4 ۴- شخصیت و خصوصیاتش برای شما فریبنده و دلرباست:
- 1.6.5 ۵- ارتباط تنگاتنگی با او دارید:
- 1.6.6 ۶- افراد دیگر زیاد به چشمتان نمیآید:
- 1.6.7 ۷- عاشق وقتگذراندن با او هستید:
- 1.6.8 ۸- مطابق با میل او رفتار کنید:
- 1.6.9 ۹- اولویتهای دیگر عقبنشینی میکنند:
- 1.6.10 ۱۰- شما به آیندهای فکر میکنید که او نیز جزیی از آن است:
دلایل علمی عاشق شدن
رابطه عشق و هورمون
فرضیههای متعددی در مورد اساس زیستی عاشق شدن وجود دارد. برخی میگویند که عشق نتیجه اوجگیری میزان ماده فنیل ایتلامین، مولکولی پیامدهنده در مغز که ساختمان شیمیایی مشابه آمفتامین دارد، است.
برخی دیگر افکار ناخوانده عشق را به کاهش یافتن سیستمهای سروتونین یک ماده شیمیایی پیامرسان دیگر در مغز نسبت میدهند.
اما بیشتر پژوهشگران بر این باورند که عاشق شدن عاطفهای است که با اضطراب و ترس ارتباط دارد.
آنها اعتقاد دارند افراد اغلب در شرایط ترسناک پیوندهای قوی عاطفی و صمیمی برقرار میکنند و معیار آنها برای افراد عاشق فکر کردن به معشوق دستکم چهار ساعت در روز و رابطه داشتن با او برای بیشتر از شش ماه است البته گروهی از روانشناسان معتقدند احساس عاشق بودن حدود ۱۸ ماه تا ۳۰ سال ادامه پیدا میکند ولی نه به شدت اولیه.
اصلیترین هورمونی که در افراد عاشق بالا میرود همان هورمونی است که هنگام استرس در بدن ترشح میشود بنابراین وجود استرس و برانگیختگی در مراحل اولیه یک رابطه عاشقانه بارزتر است.
جالب اینجاست که در مردان درگیر عشق میزان تستسترون، همان هورمونی که مسوول ایجاد میل جنسی و رفتار پرخاشگرانه در دو جنس مرد و زن است، کمتر از مردان غیرعاشق است.
اما در زنان عاشق میزان این هورمون افزایش مییابد که این تغییرات این فرضیه را در بین دانشمندان قوت میبخشد که ممکن است عاشق شدن تا حدی تفاوتهای میان دو جنس را از بین ببرد، یعنی مردان را ملایمتر و زنان را تهاجمیتر کند.
دلایل علمی عاشق شدن و هورمونهایی که شما را عاشق میکنند
دانش امروز نشان میدهد احتمالا نوع عمل هورمونهای ما در داشتن یک زندگی سعادتمند دخیل هستند.
همه مردها و زنهایی که با هم ازدواج میکنند، دوست دارند زندگیشان دوام داشته باشد، بنابراین سالهاست که علم در حال کاوش منشاء عصبی – زیستی احساسات انسان است.
داستانهای رمانتیک پر است از عشق در اولین نگاه، ازدواج، بچهدار شدن، خوشبخت شدن و مرگ که با وجود پیچیدگیهای زندگی امروز، داشتن چنین زندگیای آرزوی هر زوجی است و همه مردها و زنهایی که با هم ازدواج میکنند خواهان یک زندگی عاشقانه و پایدار هستند.
در اولین برخورد، بدن شما و مرد مقابلتان اطلاعات متفاوتی را رد و بدل میکند که تبادل اطلاعات با فرومونها نوعی ترکیبات حیاتی که از غدد لنفاوی زیر بغل ترشح میشوند، انجام میگیرد.
بعد از طی مرحله نخست، در صورتی که نگاه، خنده یا ژستی از فرد مقابل باعث جذب زن یا مرد شود، شخص احساس میکند دلبسته طرف مقابل است.
دلیل آن هم افزایش آدرنالین در بدن است که فعالیت مغزی را افزایش میدهد و باعث میشود فرد احساس خوبی داشته باشد.
وقتی فردی حس میکند عاشق طرف مقابل شده حالت سرخوشی به او دست میدهد و این حالت نتیجه فعالیت فنیل اتیل آمین یا نوعی آمفتامین مغزی طبیعی است که در شکلات هم وجود دارد و انرژی و اشتیاق فرد را افزایش میدهد البته اثر فنیل اتیل آمین دوام چندانی ندارد و برای اینکه این حالت در فرد بماند به فعالیتهایی نیاز است تا دوباره سبب ترشح آن شوند.
نگران نباشید طبیعت برای آنکه شما را همچنان مجذوب همسرتان نگه دارد ماده دیگری در گنجه دارد.
دوپامین، مسبب حس خوشبختی و آرامش در بدن است.
اکسیتوسین هم هورمونی است که «بانوی عشق» لقب گرفته است. صدای فرد مورد علاقه، خاطرات شیرین، حتی یک نگاه مهربان باعث ترشح این هورمون در بدن میشود.
اکسیتوسین به مقدار زیادی در اولین رابطه عاشقانه در بدن ترشح میشود (این هورمون عامل انقباضهای دوره زایمان هم هست).
وقتی دو نفر به هم وابسته میشوند و اعتماد کامل بینشان شکل میگیرد ترشح این هورمون در بدن آغاز میشود و در حقیقت میتوان گفت این هورمون جزو هورمونهایی است که ترشح آنها نهتنها دلایل فیزیولوژیک، بلکه احساسی دارد.
اکسیتوسین باعث وابسته شدن و عشق دو فرد به هم میشود و افراد را به داشتن یک زندگی بادوام، رابطه زناشویی مکرر و داشتن فرزند و …. ترغیب میکند.
مرحله به مرحله عاشق شدن
دانشمندان و محققان عاشق شدن را به سه مرحله تقسیم کردهاند: مرحله اول شهوت است که در هر دو جنس زن و مرد به دلیل وجود هورمونهای جنسی استروژن و پروژسترون پدید میآید که دوره کوتاهی دارد.
مرحله دوم مجذوبیت و دل باختن است. از این مرحله است که واقعا عشق پا میگیرد. در این مرحله فرد دیگر نمیتواند به چیزی جز معشوقش فکر کند.
این مرحله از علاقمند شدن باعث فعال شدن واکنشهای استرسزا و افزایش سطح آدرنالین و کورتیزول در خون میشود. این فرآیند تاثیر فریبندهای در فرد ایجاد میکند.
وقتی او را برای اولین بار میبینید بدنتان عرق میکند، قلبتان سریعتر میتپد و دهانتان خشک میشود.
مرحله سوم دلبستن است که تعهد طولانیمدت را به همراه دارد. فکر کنید اگر مرحله اول یعنی شهوت و مرحله دوم یعنی مجذوبیت طولانی بنابراین، هر فردی که عاشق میشد نابودیش هم حتمی بود.
ولی وقتی فرد وارد این مرحله میشود احساساتش کنترلشدهتر میشود. این احساسی است که زوجها را به هم متعهد میکند و هورمونهایی که در این مرحله به وسیله سیستم عصبی آزاد میشوند، هورمونهایی هستند که باعث میشود دو نفر به هم وفادار بمانند.
با وجود این هورمونها چطور همسران عشق را فراموش میکنند؟
برای ترشح مداوم این هورمونها بهخصوص اکسی توسین لازم است زوجین دینامیک و فعال باقی بمانند چون به مرور زمان میزان دوپامین در بدن کاهش مییابد و از میزان اشتیاق کاسته میشود.
برای افزایش آن لازم و ضروری است که زن و مرد خلاق باشند و مدام در مورد خاطرات یا آرزوهایشان صحبت کنند. هر جرقهای میتواند سبب ترشح اکسیتوسین شود؛ اگرجرقهای نباشد طبیعی است که به مرور آتش خاموش میشود.برای تداوم زندگی، ایجاد خلاقیت و تازگی برعهده هر دو جنس زن و مرد است در غیر این صورت عشق به راحتی از بین میرود و کاری از دست هورمونها برنمیآید.
نشانههای عاشق شدن
شما با افراد بسیاری برخورد کرده و در تماس بودهاید اما اخیر با شخصی روبهرو شدهاید که احساس متفاوتی نسبت به او دارید ولی مطمئن نیستید که او همان شخصی است که دنبالش بودهاید. برای رسیدن به جواب خود در این قسمت ۱۰ علامتی که نشان میدهد عاشق او شدهاید را میخوانید.
۱- نامزد قبلی خود را فراموش کردهاید:
بعد از برهم خوردن یک رابطه تا زمانی طولانی طرفین به یکدیگر فکر میکنند و اغلب به این فکر میکنند که آیا راه درستی را انتخاب کردهاند یا خیر، ولی از زمانی که او را دیدهاید دیگر فکر برگشت به نامزد قبلی خود را به سر راه نمیدهید و تمایلی به برقراری رابطه مجدد ندارید. نامزد قبلی شما دیگر مانند گذشته برایتان جالب نیست.
۲- نمیتوانید به او فکر نکنید:
فکر شما سراسر از یاد و اندیشه اوست. بیدلیل به فکر شما میآید و از خود میپرسید که آیا به اندازهای که به او فکر میکنید، او هم به شما فکر میکند؟ همیشه به این فکر هستید که در ذهن او چه میگذرد یا حتی فکر تماس گرفتن با او به سرتان میزند اما به دلیل ترس از نپذیرفتن او از این کار خودداری میکنید.
اگر او آخرین چیزی است که پیش از خواب به فکر شما میآید و اولین چیزی است که بعد از بیدار شدن به ذهن شما خطور میکند و حتی چندین بار رویای او را دیدهاید، دیگر لازم نیست ادامه این مطلب را بخوانید تا بفهمید عاشق شدهاید یا نه.
۳- برای او اهمیت قایلید:
اگر عاشق کسی باشید دوست دارید همه چیز را در مورد او بدانید. اینکه او کیست؟ به چه فکر میکند و چه چیز او را میخنداند. به او و احساساتش اهمیت میدهید. اگر به فردی علاقه واقعی داشته باشید اگر او روز بدی داشته باشد یا به خاطر موضوعی ناراحت باشد، شما نیز غمگین و پریشان میشوید.
۴- شخصیت و خصوصیاتش برای شما فریبنده و دلرباست:
حرکات او هنگام غذا خوردن، قدم زدن، صحبت کردن و همچنین عادتهایش در انجام کارها برای شما شادمانی فراوانی به دنبال خواهد داشت.
او چیزهایی میگوید که موجب تمایز او با دیگران میشود و شما این را دوست دارید.
۵- ارتباط تنگاتنگی با او دارید:
شما نمیتوانید عاشق کسی باشید که با او هیچ تناسخی نداشته باشید. اگر شما و او در یک طول موج قرار داشته و عقاید مشابهی دارید، این نشانه محکمی محسوب میشود. هم فکر بودن در مسایل گوناگون، گرفتن تصمیمات مشابه و یکسان حاکی از آن است که میتوانید عاشق او باشید.
۶- افراد دیگر زیاد به چشمتان نمیآید:
هنگامی که عاشق باشید دیگر رادار شما برای ردیابی دیگران خوب کار نکرده و بقیه در مقایسه با فرد مورد علاقه شما جالب نخواهند بود؛ به علاوه به تدریج احساس خواهید کرد که او تنها فرد مورد توجه شما در یک جمع است و کسی است که به دنبالش بودهاید.
۷- عاشق وقتگذراندن با او هستید:
این مساله واضح ولی در عین حال بااهمیت است. شما به دنبال دیدن او هستید. اخیرا قدم زدن با او، زیباترین راه گذراندن یک بعدازظهر است؛ بهعلاوه وقتی از او دورید، آرزو میکنید که کاش پیش شما بود.
۸- مطابق با میل او رفتار کنید:
سعی میکنید با اینکه برخی از کارها مثل رفتن به کتابخانه یا نمایشگاه برای شما خوشایند نیست ولی به خاطر خواسته او بدون جبههگیری و مخالفت به انجام آنها بپردازید. متوجه خواهید شد که خود را با امیال و برنامههای او وفق داده و در موارد گوناگون همراهیاش میکنید.
۹- اولویتهای دیگر عقبنشینی میکنند:
شما عادت دارید ظهرها به باشگاه ورزشی بروید اما اگر او برای ناهار وقت داشته باشد ترجیح میدهید با هم به رستوران بروید. شما دیگر مانند گذشته آدم سختکوشی که کارهای ناتمام خود را آخر هفتهها با خودش به خانه میآورد تا آنها را انجام دهد، نیستید و بهجای آن ترجیح میدهید آخر هفته خود را با او بگذرانید.
فهرست کارهای روزانه که همیشه اصرار در انجام دادن آنها داشتید اکنون به علت با او بودن دیگر رونقی ندارد و توجهی به آن نمیشود.
۱۰- شما به آیندهای فکر میکنید که او نیز جزیی از آن است:
در ذهنتان با او آیندهای نامحدود دارید. این آینده فقط محدود به چند روز و چند هفته نمیشود بلکه سالیان سال ادامه خواهد یافت. هنگامی که برای سه ماه بعد به یک جشن عروسی دعوت میشوید با اینکه سه ماه مانده، از اکنون از او میخواهید که همراه شما در آن مراسم شرکت کند.